- ۰۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۳۶
برای تاب آوردن دربرابربرخی تنش ها وتغییرات لازم است که اعتماد به نفس بالایی داشته باشید (که به تعبیر بهتر وصریح تر عزت نفس داشته باشید).به هدف خود ایمان داشته باشید وبرآن تمرکز کنید وایمانتان راتقویت کنید. لازم نیست همواره بهترین انتخاب ها راداشته باشید,اما باید تلاش کنیم تا بادیدی واقع بینانه بهترین تصمیمات را درهرمرحله از زندگی اتخاذ کنیم.این احتمال برای هرکس وجود دارد که در نیمه ی راه دریابدکه اشتباه کرده است.اما این به آن معنا نیست که بازنده است افراد موفق کسانی هستند که بعدازدیدن اشتباهشان بدون از دست دادن اعتماد به نفس وتوانمندی هایشان راهی جدید وصحیح رابر گزینند.پس با اطمینان روی هدفتان متمرکز بمانید.قاطعانه پیش بروید وبدانید که دانشگاه پلی برای رسیدن به اهداف بالاتر است نه دانشجوی ......
راهکارهای تقویت تفکر مثبت
همانطور که گفته شد افکار از چنان قدرتی بر خوردارند که می توانند سازنده یا ویرا نگرباشند، بنابراین باید به خود وفرزندانمان بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در زندگی به موفقیتها و کامیابی های بزرگی دست یابیم.
۱) نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم.
۲) لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای تقویت انها رابیابیم و تجربه کنیم.
۳- لیستی از افکار منفی خود درطی روزتهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.
۴) سعی کنیم در گفتار وبرخورد های روزانه از کلمات وجملات مثبت استفاده کنیم،مثلا در ملاقات با دیگران به جای استفاده از کلمه« خسته نباشید » که دارای بار منفی والقای حس خستگی است، بگوییم «خداقوت»،«شاد باشید» و یا «پرانرژی باشید».
۵) افکار خود را متوجه خوبیها و جنبه های مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبت نگر شویم.
۶) با خوش بینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشه های جدیدمثبت شکل گیرند.
۷) هر روز صبح که از خواب بر می خیزیم با نگاه کردن به یک منظره یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسماء الله روزخود را با نشاط و خوش بینی آغاز کنیم.
۸) از افراد منفی نگر یا موقیت هایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی می شوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم.
۹) به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی توانایی های خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه بدی را پیش بینی نکنیم،زیرا مشکلات فقط به اندازه ای مهم هستند که ما انها را مهم می پنداریم.
۱۰) به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته خود فکر و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم.
۱۱) از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیت دنبال کنیم.
۱۲) به ندای منفی درونی خود و تلقین های مخرب و نگران کننده ی دیگران بی توجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم.
۱۳) به قدرت بی کران خداوندایمان داشته باشیم و با خود تکرارکنیم که من لیاقت بهترین ها را دارم وبا لطف خدای بزرگ به آنها خواهیم رسید.
۱۴) از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تایید یا تکذیب دیگران نباشیم .
۱۵) در توصیف احوا ل و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم.
۱۶) در تعریف ازافراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم.
۱۷) از چشم و هم چشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی می شود دوری کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم.
۱۸) هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه سعی و تلاش به آنچه بخواهیم می رسیم.
۱۹) قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها به خوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرارنخواهد شد.
۲۰) برای تغییر اوضاع و شرایط نا مساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که می توانیم آنها را از بین ببریم.
۲۱) از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی می شود خودداری کنیم.
۲۲) خود را از قید و بند های آزار دهنده رها و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسوده ای داشته باشیم.
۲۳) از انزوا و گوشه گیری که باعث ایجاد افکار منفی می شود دوری و اوقات خود را در جمع خانواده،فامیل و دوستان سپری کنیم.
۲۴) هر وقت احساس کردیم که افکار منفی سراغمان امده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سر گرم شویم.
۲۵) ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشده ایم به رختخواب نرویم.
۲۶) هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم.
۲۷) اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است.
۲۸) خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث می شود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهد.
اجرا راهکارهای تقویت تفکر مثبت هیچ هزینه ای ندارد و به سن و سال افراد نیز مربوط نمی شود. فقط باید این شعار را فراموش نکنیم: «اگر افکارمان را کنترل کنیم، زندگیمان متحول می شود.»
بنابراین اجرای راهکارها را از همین حالا شروع کنیم و آن را به فردا موکول نکنیم، زیرا ممکن است فردا هرگزنیاید.
تعریف تفکر مثبت
شیوه ای از فکر کردن است که
فرد را قادر میسازد نسبت به رفتارها، نگرش ها، احساس ها، علایق و
استعدادهای خود و دیگران برداشت و تلقی مناسبی داشته باشند و با حفظ آرامش و
خونسردی بهترین و عاقلانه ترین تصمیم را بگیریم.
افکار مثبت ومنفی
افکارمثبت، افکاری
سازنده،انگیزه و انرژی بخش هستند که بر اثرتلقین، تکرار و تمرین به ذهن راه
می یابد و باعث می شود ذهن و فکر مثبت شود. در این صورت کنترل فکر
دراختیار ماست، در حالی که افکار منفی، افکاریبازدارنده و مخرب هستند و
وقتی به ذهن راه یابند، تعمیم یافته و به سرعت تمام ذهن را اشغال می کنند.
در این حالت ما در اختیار تفکرات منفی خود قرار داریم.
ویژگی های افراد مثبت نگر
۱) با وجود تفکر درباره گذشته و آینده، در زمان حال زندگی می کنند و از آن چه دارند راضی و خشنود هستند .
۲) از نظرات درست و منطقی دیگران استقبال می کنند و برای رد کردن نظارت نادرست حتما دلیل منطقی دارند.
۳) در گفتار خود از کلمات و عبارات مثبت و امید بخش استفاده می کنند.
۴) همیشه سعی می کنند با تلاش و کوشش به موفقیت برسند و اگر در کاری موفق نشدند عامل را ابتدا در خود وسپس در شرایط بیرونی جستجو می کنند.
۵) همیشه قبل از عمل یا صحبت کردن فکر می کنند، به همین دلیل کمتر دچار خطا و اشتباه با ضد و نقیض گویی می شوند.
۶) چون دارای ذهن مثبت هستند، می توانند افکار خود را کنترل کنند.
۷) اگر از آنها خواسته شود در باره موضوعی اظهار نظر کنند، با وجود تفکر در جنبه های منفی، موارد مثبت آن را بیان می کنند و موضوع را به فال نیک می گیرند به عبارت دیگر "نیمه پر لیوان را می بینند" .
۸) مشکلات را ناچیز شمرده و برای حل آنها از توانایی خود و راهنمایی دیگران استفاده می کنند.
۹) اغلب اوقات بشاش، سر زنده، پر انرژی، توانا و خوش مشرب هستند.
۱۰) همه چیز در نظر آنها زیبا
و لذت بخش بوده و سعی می کنند از مواهب زندگی بیشترین استفاده را ببرند.
در ارتباط های اجتماعی خود با دیگران حسن ظن دارند(مگر خلاف آن را ببینند) و
سعی می کنند در حد توان به دیگران خدمت و کمک کنند
ویژگی های افراد منفی نگر
همیشه از وضعیت موجود و گذشته خود شکایت دارند و نسبت به آینده بد بین هستند.
۱) غالبا با نظرات دیگران بدون دلیل منطقی مخالفت می کنند.
۲) در گفتارهای خود از کلمات و عبارات منفی به کرات استفاده می کنند.
۳) در بر خورد با کوچک ترین مانعی از تلاش دست می کشند و دیگران یا شرایط را عامل شکست و بدبختی خود می دانند.
۴) تمرکز فکر ندارند و ضد و نقیض صحبت می کنند و در رفتارهایشان خطا و اشتباه زیاد است، به عبارت دیگر" اول عمل می کنند بعد فکر!
۵) چون منفی نگر هستند، افکارشان بر آنهاتسلط دارد.
۶) اگر از آنها خواسته شود
درباره موضوعی نظر بدهند فقط به جنبه های منفی آن توجه کرده و همان را بیان
می کنند. "
۷) ز کاه کوه می سازند و از درگیر شدن با مشکلات گریزانند.
۸) غالباافسرده، کج خلق،بدخواب، کم اشتها، عصبی و ناتوان هستند.
۹) همه چیز در نظر آنهاغم انگیزو نا امید کننده است و از آنچه دارند،هیچ لذتی نمی برند.
۱۰) در ارتباط های اجتماعی خود به همه چیز شک و سوء ظن دارندو فکر می کنند که همه علیه آنها توطئه می کنند.
لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.
لیستی از افکار منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.
سعی کنیم در گفتار و برخوردهای روزانه از کلمات و جملات مثبت استفاده کنیم، مثلاً در ملاقات با دیگران بجای استفاده از کلمه «خسته نباشید» که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگوییم «خدا قوت»، «شاد باشید» و یا «پر انرژی باشید».
به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی تواناییهای خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه ی بدی را پیشبینی نکنیم، زیرا مشکلات فقط به اندازهای مهم هستند که ما آنها را مهم میپنداریم.
به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته ی خود فکرکرده و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم.
از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیّت دنبال کنیم.
به ندای منفی درونی خود و تلقینهای مخرب و نگران کنندهی دیگران بیتوجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم.
از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تأیید یا تکذیب دیگران نباشیم.
در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم.
ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشدهایم به رختخواب نرویم.
هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم.
اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است.
خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث میشود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهند.
اجرای راهکارهای تقویت مثبت هیچ هزینهای ندارند و به سن و سال افراد نیز مربوط نمیشوند. فقط باید این شعار را فراموش نکنیم: اگر افکارمان را کنترل کنیم، زندگیمان متحول میشود.
ارامش یکی از قشنگترین و زیباترین در کلمه های فرهنگ بشری هست
هر انسانی تو زندگی واسه هر کاری که می خواد انجام بده باید از پلی بنام ارامش عبور کنه
واقعا سخته تشریح کردنش چون یه امر درونیه خوب می دونیم که امر درونی هم تشریحش سخته ادم خودش باید بهش برسه
از قویترین راههای کسب ارامش یاد پروردگار هست هر وقت گرفتار شدیم یا به مشکلی برخوردیم خدا رو صدا بزنیم با گریه با خوندن قران با دردو دل اونوقت می بینیم بعد از مدتی چنان ارامشی به انسان رسیده که خودش تعجب می کنه
همه ما با پدیده های مختلف استرس روبرو شدیم در مواجه با کنکور یا تصمیم بزرگی در زندگی
یکی دیگر از ماحل کسب ارامش نگاه کردن و نظاره کردن به انچه خداوند افریده گاهی با نگاه کردن به ابشار یا منظره سر سبز یا گاهی هم با نگاه کردن به یک دوست یا گاهی اوقات شنیدن ندای درون
برای فهمیدن اینکه چجوری می تونیم ارامش رو تسخیر کنیم و همیشه در اون باشیم یه مثال می زنم
مطمعنا تمام بشر به خواب فکر کرده خواب واقعا یکی از پدیده های اسرار امیز بشری هستش
چرا خواب می ریم؟وقتی می خوابیم دیگه چیزی نمی فهمیم یعنی نه از استرسی خبر هست نه از درد و رنج و مشکل ولی بمحض اینکه لحظه ای از خواب بلند شیم بازم مثل قبل می شه
پس از این دید نگاه می کنیم که اگر بتونیم خواب رو در زندگی خودمون حتی در بیداری منتقل کنیم مطمعنا استرس ها مشکلات و ناراحتی ها یا از بین می رن یا بشدت کم می شون
ولی چطور ممکن است خواب رو در بیداری اورد؟اگر اینطور شود که بازم خواب می رویم این چطور ممکن است؟
در جواب باید گفت که انسان دارای نیروی بسیار عظیمی در وجود خودشه که حتی با خوابیدن هم می تونه جسمش هوشیار باشه یعنی همون حالاتی که ما در خواب باهاش مواجه می شیم ولی ازش خبر نداریم رو با قدرت خودمون بیاریم در بیداری یعنی همون حالات باشه با این تفاوت که متوجه هم باشیم
در ساختار شخصیت ما انسانها، افکار از چنان قدرتی برخوردارند که میتوانند سازنده یا ویرانگر باشند، بنابراین باید بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در زندگی به موفقیتها و کامیابیهای بزرگی دست یابیم. یکی از این راهکارها یادگیری روشهایی است که باعث مثبت اندیشی در ما میشود و افکار منفی را از ما دور میکند.
در زیر به 30 مورد از توصیه هایی که باعث ایجاد مثبت اندیشی میشوند اشاره میشود:
1.نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب ، دانا و با ارزش بدانیم.
2.لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راه های تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.
3.لیستی از افکار منفی خود در طی روز تهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم.
4.سعی کنیم در گفتار و برخوردهای روزانه از کلمات و جملات مثبت استفاده کنیم. مثلاً در ملاقات با دیگران به جای استفاده از کلمه "خسته نباشید" که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگوییم "خدا قوت"، "شاد باشید" و امثال آنها.
5.افکار خود را متوجه خوبیها و جنبه های مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبت نگر شویم.
6.با خوش بینی، سعی کنیم دستوراتی را به ذهن خود بدهیم که اندیشه های جدید مثبت شکل گیرند.
7.هر روز صبح که از خواب برمیخیزیم با نگاه کردن به منظره ای زیبا، روز خود را با نشاط آغاز کنیم.
8.از افراد منفی نگر یا موقعیتهایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند یا منفی میشوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم.
9.به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی توانایی های خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه بدی را پیش بینی نکنیم زیرا مشکلات فقط به اندازه ای مهم هستند که ما آنها را مهم می پنداریم.
10. به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته خود فکر کرده و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم.
11. از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر، از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی میشود خودداری کنیم.
12. از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیت دنبال کنیم.
13. به ندای منفی درونی خود و تلقین های نگران کننده و مخرب دیگران بی توجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم.
14. به قدرت بیکران خداوند ایمان داشته باشیم و با خود تکرار کنیم که من لیاقت بهترینها را دارم و با لطف خداوند به آنها خواهم رسید.
15. از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تایید یا تکذیب دیگران نباشیم.
16. در توصیف احوال و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم.
17. در تعریف از افراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم.
18. از چشم و هم چشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری و سعی کنیم روش خود را خودمان انتخاب کنیم.
19. هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه سعی و تلاش به آنچه بخواهیم میرسیم.
20. قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها بخوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرار نخواهند شد.
21. برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که میتوانیم آنها را از بین ببریم.
22. خود را از قید و بندهای آزار دهنده رها ساخته و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسوده ای داشته باشیم.
23. از انزوا و گوشه گیری که باعث ایجاد افکار منفی میشود دوری کرده و اوقات خود را در جمع خانواده و دوستان سپری کنیم.
24. هر وقت که احساس کردیم افکار منفی به سراغمان آمده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سرگرم شویم.
25. ممکن است هنگام خواب در رختخواب، افکار منفی به سراغمان بیاید. پس تا خسته نشده ایم به رختخواب نرویم.
26. هرگز خود را بدبخت و ناتوان و درمانده احساس نکنیم و از مطالعه و گوش دادن به اشعار و مخصوصاً آهنگهایی که چنین حسهایی را القا میکنند خودداری کنیم.
27. اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حس کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم آنرا متزلزل کنند زیرا اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است.
28. خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث میشود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهند.
29. بدانیم که اجرای راهکارهای تقویت مثبت هیچ هزینه ای ندارند و به سن افراد نیز مربوط نمیشوند.
30. باید به تقویت مثبت اندیشی ایمان داشته باشیم و این شعار را هرگز فراموش نکنیم که "اگر افکارمان را کنترل کنیم، زندگی مان متحول میشود".
تفکر سیستمی چیست؟
تفکر سیستمی نوع سازمان یافتهای از اندیشیدن است که بر مبنای آن میتوان
به درک بنیادی از رفتار یک سیستم بر مبنای فهم عمیق از ساختار آن نائل شد.
منظور از ساختار، شبکة روابطی است که بین اجزای سیستم برقرار است. برخلاف
وقایع و انگارههای رفتاری که معمولاً قابل مشاهده هستند، بسیار مشکل است
که ساختار یک سیستم را به وضوح دید. دیدن شلوغی یک خیابان کار مشکلی نیست؛
ولی دیدن ساختاری بنیادی به وجود آورندة این شلوغی به سادگی امکانپذیر
نیست. در ساختار یک سیستم اجتماعی علاوه بر افراد و روابط بین آنها، باید
به مدلهای ذهنی افراد نیز توجه کافی مبذول داشت. مدلهای ذهنی عبارتند از:
مجموعة فرضها، عقاید و ارزشهای موجود در سیستم و اجرای آن. آگاهی از این
مدلهای ذهنی و روابط متقابل اجزای سیستم شرط لازم برای ساخت سیستم و برخورد
مناسب با آن است.
تفکر سیستمی را میتوان به مثابه زبانی دانست که از طریق آن میتوان به
تشریح ساختار یک سیستم پرداخت و دانستهها و آموختههای خود را با دیگران
در میان نهاد. مهمترین خصوصیت تفکر سیستمی این است که همیشه به مجموعه و در
کلیت آن مینگرد و به جای تمرکز روی اجزا، به بررسی روابط بین این اجزا و
در نهایت رفتار کلی سیستم میپردازد.
ما در زندگی روزمره خود شاهد حوادث و وقایع کوچک و بزرگ بسیاری هستیم. کافی
است هر شب نگاهی به سوتیترهای روزنامههای مختلف و یا ستون حوادث بیندازیم
و یا در منزل و محل کار به تمام آنچه اتفاق میافتد، توجه کنیم. بعضی از
وقایع یکی دو بار اتفاق میافتند و بنابر این به زودی از خاطرهها محو
میشوند. برخی دیگر با تغییراتی دائماً تکرار میشوند؛ مثلاً میتوان سر یک
چهار راه ایستاد و شاهد شلوغی آن در طول ساعات مختلف بود. در این صورت
میتوان به سادگی دید که هر روز در ساعات معینی سطح ترافیک بسیار بالا و در
اوقات دیگر کمتر است. گاهگاهی نیز شاهد تصادف اتومبیلها خواهیم بود.
وقایعی که کمابیش به طور مرتب اتفاق میافتند، نمایانگر یک نمونه یا انگارة
رفتاری هستند. دانستن انگارة رفتاری یک سیستم به
خودی خود شناخت کافی از سیستم برای پیشبینی رفتار آن را به ما نمیدهد،
ولی اجازه میدهد که رفتار خود را با سیستم مورد نظر منطبق کنیم؛ مثلاً اگر
بدانیم که هر روز در زمان معینی خیابان معینی بسیار شلوغ است، میتوانیم
رفت و آمد خود را طوری تنظیم کنیم که به آن شلوغی بر نخوریم.
در لایة پایینتر یعنی موقعی که به وقایع منفرد برخورد میکنیم، یاد
میگیریم که در مقابل آن عکسالعمل نشان بدهیم؛ مثلاً در یک روز بارانی از
چتر استفاده میکنیم و یا اگر هوای اتاق گرم باشد، کولر را روشن میکنیم.
اگر دانش ما در مورد سیستمهای اطرافمان محدود به وقایع پراکنده شود،
حداکثر کاری که میتوانیم بکنیم، عکسالعمل در مقابل آن است در صورتی که
اگر از انگاره رفتاری آن سیستم مطلع باشیم، برخورد ما با سیستم برخورد
تطبیقی خواهد بود. مرحلة عالیتر از شناخت سیستم وقتی است که ساختار آن را
بشناسیم. فقط در این صورت است که میتوان با سیستم برخورد خلاقانه داشت.
تفکر سیستمی به ما میگوید که انگارة رفتاری یک سیستم ناشی از ساختار آن
است و بنابر این میتوانیم به جای تطبیق خود با سیستم در همة احوال، این
امکان را داشته باشیم که با آگاهی از ساختار سیستم درصدد تغییر آن برآییم.
این نوع اندیشیدن به ما امکان میدهد که با سیستمهای اطرافمان برخورد خلاق
داشته باشیم. اگر این برخورد در چهارچوب تفکر سیستمی انجام پذیرد،
میتواند سیستم را به سطح بالاتری از توانایی و تطبیقپذیری برساند.
یک سیستم را میتوان به یک هرم یخی که در آب شناور است، تشبیه کرد. ما
معمولاً از طریق وقایع از وجود سیستم مطلع میشویم؛ مثلاً شلوغی جادهها و
یا تصادفات اتومبیلها نمایانگر وجود یک سیستم حمل و نقل است.
تفکر سیستمی به ما میآموزد که همیشه در پی درک ساختار سیستمها باشیم و
رفتار خود را فقط مقید به عکسالعمل در مقابل وقایع نکنیم. اشکال کار در
اینجاست که معمولاً رفتار و ساختار اکثر سیستمها از دیدهها پنهان هستند و
ما از این کوه یخی شناور، فقط قلة آن را (وقایع روزمره) که از آب بیرون
است، میبینیم. تفکر سیستمی به ما اجازه میدهد که با مشاهدة وقایع، به
سطوح عمیقتر سیستم راه پیدا کرده، در صورت لزوم بر آیندة سیستم اثر مثبتی
بگذاریم.